فیودور میخایلاویچ داستایفسکی زاده ی ۱۱ نوامبر (مطابق تقویم سبک قدیم: ۳۰ اکتبر) ۱۸۲۱ – درگذشت ۹ فوریه (مطابق تقویم سبک قدیم: ۲۹ ژانویه) ۱۸۸۱ نویسنده ی مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیستها مانیفست خود را بر اساس نوشتههای داستایفسکی ارائه کردهاند.
اکثر داستانهای وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمیست عصیان زده، بیمار و روانپریش. او ابتدا برای امرار معاش به کار ترجمه پرداخت و آثاری چون اورژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد.
در ۱۸۴۳ با درجه ی افسری از دانشکده ی نظامیفارغالتحصیل شد و شغلی در اداره ی مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. تا تابستان ۱۸۴۴ سهم ارث پدریاش به خاطر ولخرجیهای مختلف به اتمام رسید. اوژنی گرانده اثر بالزاک را ترجمه کرد و در همین سال از ارتش استعفا کرد. در زمستان ۱۸۴۴–۱۸۴۵ رمان کوتاه بیچارگان را نوشت که بدین وسیله وارد محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن بزرگ در سن پترزبورگ شد و برای خود شهرتی کسب کرد. طی دو سال بعد داستانهای همزاد، آقای پروخارچین و زنِ صاحبخانه را نوشت.
آثار
-
(۸۴۶) بیچارگان(رمان کوتاه)
-
(۱۸۴۶) همزاد(رمان)(رمان کوتاه)
-
(۱۸۴۷) خانم صاحبخانه(رمان کوتاه)
-
(۱۸۴۹) نیه توچکا(ناتمام)
-
(۱۸۵۹) رؤیای عمو(رمان کوتاه)
-
(۱۸۵۹) روستای استپانچیکو
-
(۱۸۶۱) آزردگان(تحقیر و توهین شدگان)
-
(۱۸۶۲) خاطرات خانه اموات
-
(۱۸۶۴) یادداشتهای زیرزمینی(رمان کوتاه)
-
(۱۸۶۶) جنایت و مکافات
-
(۱۸۶۷) قمارباز(رمان کوتاه)
-
(۱۸۶۹) ابله
-
(۱۸۷۰) همیشه شوهر(رمان کوتاه)
-
(۱۸۷۲) جنزدگان
-
(۱۸۷۵) جوان خام
-
(۱۸۸۰) برادران کارامازوف
داستانهای کوتاه
-
در پانسیون اعیان
-
(۱۸۴۶) «آقای پروخارچین»
-
(۱۸۴۷) «رمان در نُه نامه»
-
(۱۸۴۸) «شوهر حسود»
-
(۱۸۴۸) «همسر مردی دیگر»
-
(۱۸۴۸) «همسر مردی دیگر و شوهر زیر تخت» (تلفیقی از دو داستان قبلی)
-
(۱۸۴۸) «نازکدل»
-
(۱۸۴۸) «پولزونکوف»
-
(۱۸۴۸) «دزد شرافتمند»
-
(۱۸۴۸) «درخت کریسمس و ازدواج»
-
(۱۸۴۸) «شبهای روشن (داستان کوتاه)»
-
(۱۸۴۹) «قهرمان کوچولو»
-
(۱۸۶۲) «یک داستان کثیف» یا «یک اتفاق مسخره»
-
(۱۸۶۵) «کروکدیل»
-
(۱۸۷۳) «بوبوک»
-
(۱۸۷۶) «درخت کریسمس بچههای فقیر»
-
(۱۸۷۶) «نازنین»
-
(۱۸۷۶) «ماریِ دهقان»
-
(۱۸۷۷) «رؤیای آدم مضحک»
-
() «بانوی میزبان»
-
() «دلاور خردسال»